تجربه و مسیری که برای جراحی پلک طی کردم
من جراحی پلک کردم و این تجربه ی من از این عمل و مراحلی ست که گام به گام سپری کردم
چرا به فکر جراحی بلفاروپلاستی افتادم ؟
- وقتی به عکسهای 14 سالگیم نگاه میکردم میدیدم من هیچ وقت پلک بالایی صافی نداشتم ولی این موضوع اذیتم نمیکرد تا وقتی که سی سالم شد و این افتادگی تو عکسهام به وضوح دیده میشد. من از این زمان به "زمانی که چشمام باز شد" یاد میکنم. که البته استعاره داره :)
و این فکر که جراحی پلک انجام بدم یک تصمیم پر ریسک برای من به حساب میومد . من از خیلی چیزها میترسیدم و احساس نگرانی میکردم. اگر جراحم نتونه چشمام رو متقارن دربیاره ! اگر درمان خوبی نداشته باشم ؟ اگر چشمام زیادی باز بشه ؟ اگر بعدش نتونم پلک هامو راحت ببندم ...
و همه ی اون چیزهایی که به عنوان ریسک و خطرات جراحی بلفاروپلاستی تو اینترنت خونده بودم یا شنیده بودم تو سرم میپیچید
خواهر من هر دو پلک بالا و پایین چشمهاشو چهارسال پیش جراحی کرده بود. ما همیشه شوخی میکردیم که اون نقش موش آزمایشگاهی رو بازی کرده! ولی براش مهم نبود چون از نتیجه یعمل خیلی راضی هست
و الان فوق العاده به نظر میرسه. اون الان تو دهه چنجاه زندگیش هست ولی همه بهش میگن که خیلی جوون تر دیده میشه و اصلا بهش نمیاد
با این اوصاف من یک نمونه ی خوب داشتم که جزو افراد نزدیک من بود و نتیجه ی خوبی از جراحی پلک هاش گرفته بود و کاملا راضی بود. و همین منو خیلی شجاع تر میکرد
من میدونستم هرکسی با شخص دیگه هر چند خواهرت باشه تفاوت هایی داره و ممکنه نتیجه بلفاروپلاستی عینا تکرار نشه ولی من حالت چشمهام رو دوست نداشتم . همیشه خسته به نظر میومدم و دوستام بهم میگفتن چه قدر خسته ای ! یا انگار تازه از خواب بیدار شدی!
و همین باعث شد تصمیم نهایی م رو بگیرم
من در دهه سی سالگی بودم و بدنم خیلی خوب میتونست ترمیم رو به خوبی انجام بده
پس به جای اینکه مثل خواهرم صبر کنم تا تو سن بالاتری این عمل رو انجام بدم ترجیح دادم سریع تر بلفاروپلاستی کنم تا از افتادگی بیشتر پلک هام هم جلوگیری کنم
آمادگی برای جراحی پلک بالا و پایین
شاید مهمترین مرحله برای افرادی که تصمیم میگیرن جراحی زیبایی انجام بدن انتخاب یک جراح مطمئن باشه ولی من برای این مرحله دغدغه ای نداشتم
چون جراح پلاستیکی که میخواستم برای بلفاروپلاستی بهش مراجعه کنم رو از قبل میشناختم و به کارش ایمان داشتم
پیش از این جراحی بینی و ایمپلنت سینه رو هم پیش همین جراح انجام داده بودم و از کارش راضی بودم و اون هم به پروسه ترمیم و واکنش بدنم کاملا آشنا بود
من نتیجه ی تمام آزمایش هامو یک هفته قبل از بلفاروپلاستی برای دکترم فرستادم تا مطمئن بشیم مشکلی وجود نداره
آماده سازی من قبل از جراحی خیلی سخت نبود و لازم نبود من کار خاصی انجام بدم یا چیزی رو ترک کنم چون داروی خاصی مصرف نمیکردم و اهل سیگار کشیدن یا مصرف نوشیدنی های الکل دار هم نبودم.
در مورد بیهوشی یا استفاده از بی حسی موضعی بهتر است حتما از پزشکتون سوال بپرسید که کدوم براتون مناسب تر هست . من خودم شخصا بیهوشی رو ترجیح دادم تا اضطراب کمتری رو تجربه کنم . بصورت کلی من از اتاق عمل میترسم و دیدن لوازم و محیط اتاق عمل منو به شدت میترسونه .
از طرفی نمیخواستم اصلا در جریان جراحی و مدت زمان جراحی و کارهایی که میشه باشم . البته خواهرم میگفت برای جراحی پلک بالا و پایین یه چیزی حدود دو ساعت زمان برده !
در مورد مقدار پوستی که قرار بود برداشته بشه من از پزشکم چیزی نپرسیدم ولی خودش بهم گفت که پوست زیادی وجود داره که می تونه برای پلک بالا و پایین برداشته شه. من خیلی نگران رد و جای زخم بودم اما خوشبختانه از اونجایی که خواهرم بلفاروپلاستی کرده بود و من به سختی میتونستم جای زخمشو تشخیص بدم امیدوار میشدم . تازه اون رو هم چون میدونستم جراحی کرده تشخیص میدادم و شاید اگر کسی نمیدونست اصلا متوجه نمیشد
پزشکم ازم خواسته بود قبل از عمل هیچ دارویی مصرف نکنم و اگر مجبور به مصرف دارویی شدم حتما باهاش در جریان بذارم
داروهایی که مصرف میکنید خیلی مهم هستند مخصوصا داروهایی که خون رو رقیق میکنه چون احتمال خونریزی بعد از جراحی رو میتونه بالاتر ببره و حتما باید اطلاعات کامل رو در اختیار جراحتون قرار بدین
روز قبل از بلفاروپلاستی و جراحی پلک
ساعت جراحی من هشت صبح بود و به من گفته شد از 12 ساعت قبلش یعنی بعد از هشت شب غذای سنگین نخورم و از ساعت 12 شب دیگه هیچی نخورم و ناشتا باشم
روز جراحی بلفاروپلاستی
روز جراحی من ساعت هفت و نیم در کلینیک حاضر بودم تا امضاها و کارهای اداری رو انجام بدم . خواهرم من رو به کلینیک رسوند و قرار شد فردا صبح خودش دنبالم بیاد. من در کلینیک خصوصی جراحی پلکم رو انجام دادم که کلینیک مجهز و بسیار خوبی بود و یک شب بعد از عمل باید بستری میشدم و نیازی به همراهی نداشت و خود کادر کلینیک پرستاری های لازم رو انجام میدادن
دکترم بهم مواردی رو تاکید کرده بود که باید قبل از بلفاروپلاستی رعایت میکردم
اینکه هیچ گونه کرم ، لوسیون و آرایشی روی صورتم نداشته باشم و ناخن هام هم لاک نداشته باشه . و حتما لباس زیپ دار یا دکمه دار همراه داشته باشم تا مطمئن باشیم بعد از عمل نیازی نیست لباسی بپوشم که از سر بخواد تن بشه و به چشم ها برخورد کنه یا فشاری بیاره
و اینکه هیچ دارویی رو بدون هماهنگی قبل از جراحی مصرف نکرده باشم
جراحی پلک
پزشکم به من نگفت دقیقا چه مقدار پوست و چربی برداشته شده فقط به من گفت باید طی سه تا پنج روز آینده برای کشیدن بخیه ها مراجعه داشته باشم و به هیچ عنوان نباید دیرتر بشه
بعد از جراحی پلک بلفاروپلاستی
زمانیکه به هوش آمدم هیچ حسی نداشتم . فقط میدونستم که باید پلک هام ملتهب باشد و خیلی کتجکاو بودم که خودمو تو اینه ببینم و همونطور که در تصویر میبینید از دیدن خودم در آینه کمی جا خوردم. اصلا شبیه خودم نبودم و چشمهام قرمز و ملتهب بود ولی هیچ دردی حس نمیکردم
حتی انتظار داشتم بعد از تاثیر داروی بیهوشی درد داشته باشم که کلا بعد از جراحی درد نداشتم
پرستار به من یک پد خنک داد که نقش رطوبت رسانی و ضدعفونی کنندگی را همزمان داشت
دوره نقاهت و فرآیند بهبودی من بعد از بلفاروپلاستی
بعد از عمل پلک های من بانداژ یا پانسمان نشدند فقط یک پانسمان کوچک برای نگه داشتن سر بخیه های جراحی . من برای کم کردن تورم و جلوگیری از کبودی به توصیه پرستار از کمپرس سرد استفاده میکردم . و چون در هفته ی اول نمیتونستم چشمهام رو بصورت کامل ببندم برای جلوگیری از خشکی چشمهام محلولی مخصوص این کار به من تجویز شد(با آب این کار رو نکنید)
من کبودی اطراف چشمها و پلک هام نداشتم، فقط چند روز زخمی بود. بیشترین چیزی که داشتم، قرمزی در اطراف چشمها و بخیه ها بود.
من کمی ترشح اشک بار در ناحیه بخیه ها داشتم که شدیدا مضطربم کرد و مثل هر فرد دیگه سریع شروع کردم به گوگل کردن و جستجو در گوگل که نتایج خوشایندی بدست نیاوردم ولی وقتی با جراحم مطرح کردم به من اطمینان داد که جای نگرانی نیست و به مرور برطرف میشه و فقط نشونه این هست که بخیه ها باید کشیده بشن . خواهرم هم همین موارد رو داشت که بعد از چند هفته کلا ناپدید شد.
تجربه ی من از جراحی بلفاروپلاستی
بصورت کلی تصمیم به انجام جراحی پلک و انجام اون لحظاتی سراسر هیجان و اضطراب هست . اینکه اصلا این جراحی رو انجام بدین یا نه ؟! چه پزشکی این کار رو برای شما انجام بده که از نتیجه ی جراحی رضایت داشته باشین؟ بعدش چی میشه ؟ و ....
اکثر افرادی که تصمیم به جراحی بلفاروپلاستی میگیرن صرفا به نتایج فانتزی اون فکر میکنن و پروسه بهبود و بعد از عمل رو زیاد در نظر نمیگیرن
فرآیند کامل بلفاروپلاستی و بسیاری از جراحی های پلاستیک حدود 6 ماه طول می کشد تا نتیجه ی کامل حاصل شود.فردی که تحت جراحی زیبایی قرار میگیرد باید بداند نتیجه فوری نیست و برای این باید آمادگی روانی لازم را در خودش ایجاد کند
در طی دوره ی بهبود من از نظر روحی ثبات نداشتم .گاهی حالم خوب بود و گاهی بد. نکته ی مثبتی که برای من وجود داشت این بود که اطرافیان و خانواده م شرایط من رو درک میکردن. رد زخمی که تا حالا روی صورت شما وجود نداشته میتونه شمارو نگران کنه! و باید از قبل این آمادگی روانی رو برای خودتون درنظر بگیرید
آیا به عنوان کسی که بلفاروپلاستی کردم این عمل را پیشنهاد میکنم
بصورت کلی بله . اگر افتادگی پلک هاتون جوانی و نشاط چهره تون رو گرفته به نظر من انجام جراحی پلک میتونه اقدام خوبی برای رفع این مشکل و بازگرداندن حس شادابی و جوانی به صورتتون باشه. البته با در نظر گرفتن تمام نکاتی که در بالا اشاره کردم
نکته ی بسیار مهم برای دستیابی به نتیجه هر چه بهتر، انتخاب یک جراح پلاستیک باتجربه هست . و توصیه میکنم در این مورد دقت کافی رو داشته باشید
در نهایت من عکس قبل و بعد از جراحی بلفاروپلاستی و حتی عکس های حین بهبود را براتون قرار دادم تا خودتون تصمیم بگیرید که آیا خوب شده یا به قول بعضی ها تفاوت چندانی نکرده.
ازنظر برخی افراد چهره ی طبیعی بهتر است و برای بعضی ها با توجه به هزینه ، پروسه جراحی و درمان، لزومی به انجام بلفاروپلاستی حس نمیشه ولی هستند کسایی مثل من که ترجیح میدیم برای زیبایی و شادابی بیشتر زحمتش رو هم متحمل بشیم
امیدوارم بیان تجربه ی من از جراحی پلک براتون مفید باشه